تربیه اسلامی و اساسات مهم آن
پوهاند محمد ابراهیم ابراهیمی
استاد فاکولته شرعیات پوهنتون کابل
خلاصه
كار تعليم و تربية نيك وظيفة هر فرد مسلمان است
ولي به طور خاص و مسلكي آن توسط افراد خاصي به پيش برده ميشود. چهار چيز است كه پايه هاي تعليم و تربية
خوب را ميسازند:
داشتن علم، داشتن فن و مهارت، داشتن استعداد
فطری و داشتن اخلاق و سجایای پسندیده.
تربيه عبارت از عملیة است كه
توسط آن در شخص تغيير رويه و سلوك ايجاد ميشود.
یا تربيه عبارت از كوششي است كه از سوي والدين و مربيان افراد يك ملت بخرچ داده ميشود
تا در اثر آن نسل آينده مطابق شيوة خاص زندگي كه ملت مذكور به آن عقيده دارد رشد و
انكشاف نمايد. هر كدام از جسم، روح و عقل انساني مطالبات خاصي خود را دارد كه بايد
این مطالبات در حق آنها و برای تربیت درست و متوازن هر کدام آنها، رعايت شود،
تربيه اسلامی بر عقيدة فطرت سليم انساني استوار است و در آن هر دو جانب جسمي و
روحي انسان در نظر گرفته شده و در آن دنيا و آخرت هر دو مورد توجه است. تربیه
اسلامی بر اصول و اساسات خاصي استوار و بنا يافته است كه ما درین مقاله برخي اين
اساسات را بررسی نموده ایم.
اصطلاحات کلیدی: اساسات، تربیه،
تربیه اسلامی، جسم، روح.
مقدمه
دين
مقدس اسلام به تعلم و
تعلیم اهمیت زیاد قائل است، قرآن کریم از طریق تعلم و تحقيق، انسان را به شناخت
اللهY و باور داشتن به وجود او تعالي دعوت ميكند، اولين آيات نازل شدة قرآن كريم
حاوي اين مطلب ميباشد:
«ù&tø%$# ÉOó$$Î/ y7În/u Ï%©!$# t,n=y{ ÇÊÈ t,n=y{ z`»|¡SM}$# ô`ÏB @,n=tã ÇËÈ ù&tø%$# y7/uur ãPtø.F{$# ÇÌÈ Ï%©!$# zO¯=tæ ÉOn=s)ø9$$Î/ ÇÍÈ zO¯=tæ z`»|¡SM}$# $tB óOs9 ÷Ls>÷èt ÇÎÈ» (1:
العلق، 1-5) ترجمه: بخوان به نام پروردگارت كه آفريد (1)
انسان را از علق آفريد (2) بخوان و پروردگار تو كريمترين [كريمان] است (3) همان
ذات كه به وسيله قلم آموخت (4) آنچه را كه انسان نمىدانست [به تدريج به او] آموخت (5).
اللهY
در جاي ديگر در مورد اهميت علم و آناني كه صاحبان علم اند چنين ميفرمايد:
«ö@è% ö@yd ÈqtGó¡o tûïÏ%©!$# tbqçHs>ôèt tûïÏ%©!$#ur w tbqßJn=ôèt 3 $yJ¯RÎ) ã©.xtGt (#qä9'ré& É=»t7ø9F{$# ÇÒÈ» (1: الزمر، 9). ترجمه: بگو آيا كسانى كه مىدانند و كسانى كه
نمىدانند يكسانند تنها خردمندانند كه پند پذيرند.
حضرت پيامبر اسلامr
در مورد معلمان خير و نيكي چه خوب فرموده است: «إن الله و ملائِكَتَه و أهل
السموات والارض حتي النملة في جُحرها و حتي الحوتَ لَيُصلون علي معلم الناسِ
الخيرَ» (اين حديث را ابو أمامة الباهلیt روايت نموده و امام ترمذي آن را تخريج كرده است). ترجمه: به يقين
اللهY
و ملائكة او تعالي و باشندگان آسمانها و زمين حتي مورچه در غارش و ماهي همه درود و
دعا ميفرستند به معلم مردم كه امور خير و
نيكي را به آنان تعليم ميدهد.
در تربية اسلامي به خواستهاي جسمي توجه جدي صورت ميگيرد
ولي نه به آن حدي كه او را به دنياي حيوانيت بكشاند، به خواسته هاي روحي او توجه
خاصي مبذول ميشود به حدي كه جوانب ديگر شخصيت انساني را متضرر نسازد، به خواستهاي
عقلي او نيز پاسخ مثبت داده ميشود و مجال تفكر سالم طبق عقيدة
اسلامي برايش ميسر ميگردد و آن را از همه آن عواملي نگهداري ميكند
كه سبب رسانيدن ضرر به آن ميشود.
نظرية تربية اسلامي اصول و
مباني خود را از دين و شريعت اسلام كه يك دين و شريعت الهي است گرفته، اين تربيه
بر عقيدة فطرت سليم انساني استوار است و در آن هر دو جانب جسمي و روحي انسان در
نظر گرفته شده و در آن دنيا و آخرت هر دو مورد توجه است و ما در این مقاله راجع به
تعلیم و تربیه اسلامی، مبانی و اساسات مهم آن بحث مختصر نموده ایم.
ФФФФФФ
چهار امر اساسی تعلیم و تربیه
كار تعليم و تربية نيك وظيفة هر فرد مسلمان است
ولي به طور خاص و مسلكي آن توسط افراد خاصي به پيش برده ميشود. چهار چيز است كه پايه هاي تعليم و تربية خوب
را ميسازند:
1. داشتن علم: هدف از داشتن
علم، داشتن معلومات است در مورد حقايق عالم وجود كه توسط معلم و مدرس به شاگردان
تقديم و ارائه ميشود.
2. داشتن فن: هدف از داشتن
فن موجوديت آن روشها و طريقه هایي است كه به واسطة
آن معلم معلومات و حقايق را به شاگردان انتقال ميدهد،
چه بسياري اوقات معلم داراي دانش وسيع بوده ولي روش و هنر چگونگي انتقال دانش به
شاگردان را باخود نميداشته باشد كه يقيناً درين صورت كار آموزش به طور درست صورت نمیگيرد.
3. داشتن استعداد فطري: هدف
از استعداد فطري داشتن آن توانايي و ملكه است كه اللهY در سرشت و فطرت برخي اشخاص گذاشته كه آنها در اثر داشتن آن ملكه
در امر رسالت تعليم و تربية درست، اشخاص شايسته و موفق ميباشند.
4. داشتن اخلاق: داشتن اخلاق
نيكو يگانه مميزة تمدن ملتها است، معلم نبايد فاقد اخلاق حسنه باشد و به طور خاص
معلم علوم شرعی كه احكام دين را که سراسر سجاياي اخلاقی است تدريس ميكند،
اخلاق براي يك معلم به منزله روح است براي يك جسد، او در حقيقت با اخلاق نيكوي خود
يك ملت مؤمن، با اخلاق و متمدن را ميسازد (8).
تربية اسلامي
براي تربيه تعريفات مختلفي صورت گرفته كه به برخي از آنها ذيلا اشاره
ميكنيم:
تربيه عبارت از عملیة است كه
توسط آن در شخص تغيير رويه و سلوك ايجاد ميشود یا
تربيه عبارت از كوششي است كه از سوي والدين و مربيان افراد يك ملت بخرچ داده ميشود
تا در اثر آن نسل آينده مطابق شيوة خاص زندگي كه ملت مذكور به آن عقيده دارد رشد و
انكشاف نمايد و یا به تعبیر مرتضی مطهری اسلام تعلیم و تربیه انسان را در حقیقت «فراهم
آوردن زمینه برای پرورش دادن و به فعلیت رساندن تمام استعدادهایی میداند که خداوند
بالقوه در نهاد او به ودیعت نهاده است» (6).
از اين تعريفات به خوبي فهميده ميشود
كه تربيه به اساس آن اعتقادات و باورهايي صورت ميگيرد
كه يك قوم و يا ملت به آن معتقد است.
ولي آنچه كه نزد غرب از تربيه وجود دارد متفاوت با آن چيزي است كه نزد
ملل مسلمان از مفهوم تربيه وجود دارد.
نظريات تربيوي نزد غربيان بيشترينه بر پاية آن
اصول استوار است كه آنها را در امر بلند بردن مستواي زندگي كمك ميرساند، از نظر آنها تربيه يكي از پايه هاي رشد و
انكشاف اقتصادي بوده كه ملتها را براي انقلابهاي علمي، صنعتي و تكنيكي آماده ميسازد، به اساس اين نظرية تربيتي است كه انسان در
غرب حيثيت يك ماشين و جسد بدون روح را دارد كه هميشه معروض به امراض مختلف است، او
جسماً شايد صحتمند است ولي روان او ناتوان و عليل است.
اما نظرية تربية اسلامي اصول و مباني خود را از دين و شريعت اسلام كه
يك دين و شريعت الهي است گرفته، اين تربيه بر عقيدة فطرت سليم انساني استوار است و
در آن هر دو جانب جسمي و روحي انسان در نظر گرفته شده و در آن دنيا و آخرت هر دو
مورد توجه است.
قرآن كريم و سنت نبويr
داراي اصول و مباني تربيتي خاصي است كه بر بنياد آنها نظرية تربية اسلامي ساخته
شده و آن را از ساير نظامهاي تربيتي متمايز ميسازد.
تربية اسلامي داراي خطوط و اهداف خاص است و
روشهاي خاصي براي شكل گيري آن به كار گرفته ميشود. رسول اكرمr با احاديث گهر بار خويش تمام اصول و مباني اين تربية هدفمند را
توضيح نموده است.
بديهي است كه انسان مركب از جسم و روح است، جسم او ماده است و روح او
سري است از اسرار خالق كاينات كه حقيقت آن را جز او تعالي كس ديگري نميداند،
روح انساني از عقل كه منشأ و اساس تفكر و انديشه است متابعت ميكند.
هر كدام: جسم، روح و عقل انساني مطالبات خاصي خود را دارد كه بايد در حق آنها
رعايت شود، اگر انسان بيشتر از جسم خود پيروي كند و خواسته هاي آن را عملي نمايد،
بشر به جهان حيوانات قريب شده و به آنها مشابهت پيدا ميكند
و اگر در شخصيت انسان جانب تفكر و عقلانيت از حد بيشتر تقويت یابد در آن صورت شايد
به سفسطه، خيال و شذوذ ذهني روي آورد و اگر در شخصيت انسان جانب روحي بيشتر از حد
مناسب تقويت گردد، درين حالت شايد او به رهبانيت، ترك دنيا و گوشه نشيني سوق داده
شود. تقويت بيشتر از حد مناسب هر جانب شخصيت انساني او را به يك مشكل مواجه ميسازد
و از زندگي مطلوب او را به دور نگه ميدارد.
نظام تربيتي دين مقدس اسلام نظامي است كه انسان را در حد ميانه و جانب وسط ابعاد
مختلف شخصيتش حفظ ميكند و تعادل را در بين خواستهاي جسمي، روحي و عقلي اش به خوبي در نظر
ميگيرد.
در تربية اسلامي به خواستهاي
جسمي توجه جدي صورت ميگيرد ولي نه به آن حدي كه او را به
دنياي حيوانيت بكشاند، به خواسته هاي روحي او توجه خاصي مبذول ميشود
به حدي كه جوانب ديگر شخصيت انساني را متضرر نسازد، به خواستهاي عقلي او نيز پاسخ
مثبت داده ميشود و مجال تفكر سالم طبق عقيدة اسلامي برايش ميسر ميگردد
و آن را از همه آن عواملي نگهداري ميكند كه سبب
رسانيدن ضرر به آن ميشود.
در تربية اسلامي انسان همه نيازمنديهاي
جسمي، روحي، عقلي و اجتماعي خود را به وجه بهتر رفع ميكند، در تربية اسلامي به امور دنيوي و اخروي هر
دو توجه و عنايت صورت ميگيرد (2)، قرآن كريم در اين زمينه ميفرمايد: «Æ÷tGö/$#ur !$yJÏù 9t?#uä ª!$# u#¤$!$# notÅzFy$# ( wur [Ys? y7t7ÅÁtR ÆÏB $u÷R9$#...» (1: القصص، 77). ترجمه: و با آنچه خدايت داده سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنيا
فراموش مكن ... .
به اساس نظام تربيتي غرب اگر پيشرفتهاي چشمگير صنعتي و تكنيكي صورت
گرفته ولي در جوامع غربي به ابعاد روحي، اخلاقی و اجتماعي توجه صورت نگرفته و ميخواهند
اين نقیصهها را با نظامهاي تربيتي ديگر خصوصاً با نظام تربيتي اسلام معالجه
كنند، به طور نمونه آنها زماني كه روابط گرم افراد يك خانوادة مسلمان را كه به
اساس شفقت بر خورد سالان و احترام به بزرگان عيار شده از نزديك مشاهده ميكنند
یقیناً به ضعف نظام تربيتي خود پي ميبرند و ميخواهند
چاره اي به آن جستجو كنند و ده ها نمونة ديگر نيازهاي روحي، اخلاقی و اجتماعي.
مبادي عام تربية اسلامي:
قرآن كريم و سنت نبويr
در بر گيرندة مبادي عام تربيه است كه به چند نمونه آن ذيلاً اشاره ميكنيم:
(5).
الف- رابطة علم، ايمان و تربيه: بنا بر حكم قرآن كريم علم و دين يكديگر خود را تكميل ميكنند
و هر دو در كشف حقايق هستي و ايجاد سلوك نيك با هم همكاري مينمایند.
رسول اكرمr
بهترين معلم مؤمن و مربي آگاه است، چنانچه قرآن كريم درين مورد مي فرمايد:
«!$yJx. $uZù=yör& öNà6Ïù Zwqßu öNà6ZÏiB (#qè=÷Gt öNä3øn=tæ $oYÏG»t#uä öNà6Ïj.tãur ãNà6ßJÏk=yèãur |=»tGÅ3ø9$# spyJò6Ïtø:$#ur Nä3ßJÏk=yèãur $¨B öNs9 (#qçRqä3s? tbqßJn=÷ès? ÇÊÎÊÈ» (1: البقره، 151).
ترجمه: همان طور كه در ميان شما فرستادهاى
از خودتان روانه كرديم [كه] آيات ما را بر شما مىخواند و شما را پاك مىگرداند و
به شما كتاب و حكمت مىآموزد و آنچه را نمىدانستيد به شما ياد مىدهد.
در تربية اسلامي دو منبع وجود دارد، منبع وحي و منبع تجربه، اين هر دو
يگديگر خود را تأييد ميكند.
ب- استفاده از دست آورد هاي ديگران: تربية اسلامي استفاده از دست آوردهاي ديگران را جايز ميداند
و به آن تأكيد ميورزد، در حديث پيامبر اسلامr كه توسط ابوهريرهt
روايت شده آمده است: «الحكمة ضالة المؤمن، فحيث وجدها فهو احق بها». ترجمه: حكمت و
علم گمشدة مؤمن است، هر جايي كه آن را پيدا كرد مستحق آن ميباشد.
ج- عدم پذيرش عادات غير شرعي: در تربية اسلامي توجه جدي مبذول ميشود
تا عادات و تقاليد گذشته گان مورد دقت قرار گيرد و هر عادت آباء و اجداد تقليد
كوركورانه نشود، شايد در بين آن عادات امور نيك و پسنديده
نيز وجود داشته باشد كه از آن بايد پيروي صورت گيرد ولي هر چيز نبايد به نام
عرف نياكان عملي گردد.
د- استمرار در تعليم و تعلم: در تربية اسلامي كسب دانش و طلب علم، فريضة هر مسلم و مسلمه دانسته
شده و زمان و مكان معين ندارد، طلب علم در هر زماني از عمر بايد صورت گيرد، از
گهواره تاگور و در هر جايیكه طلب آن امكان پذير باشد جستجوي آن
صورت گيرد. این تعلیم و تعلم دوامدار تمام ابعاد جسمی و روحی شخصیت انسانی را در
بر دارد (7).
در تربيه اسلامي كتمان علم و محروم ساختن مردم از تعليم گناه بزرگ
شمرده شده است، قرآن كريم ميفرمايد: «¨bÎ) tûïÏ%©!$# tbqßJçFõ3t !$tB $uZø9tRr& z`ÏB ÏM»uZÉit7ø9$# 3yçlù;$#ur .`ÏB Ï÷èt/ $tB çm»¨Y¨t/ Ĩ$¨Z=Ï9 Îû É=»tGÅ3ø9$# y7Í´¯»s9'ré& ãNåkß]yèù=t ª!$# ãNåkß]yèù=tur cqãZÏ軯=9$# ÇÊÎÒÈ»
(1: البقره، 109). ترجمه: كسانى كه نشانههاى روشن و رهنمودى را كه فرو
فرستادهايم بعد از آنكه آن را براى مردم در كتاب توضيح دادهايم نهفته مىدارند
آنان را خدا لعنت مىكند و لعنتكنندگان لعنتشان مىكنند.
اساسات تربية
اسلامي
تربية اسلامي داراي نظامي است كه زير روشني
هدايات قرآني و پيامهاي نبويr
بر اصول و اساسات خاصي استوار و بنا يافته است كه ما به برخي اين اساسات ذيلاً
اشاره ميكنيم:
1.
عاطفة ديني
در سرشت و فطرت انساني عاطفة خاص ديني نهاده شده كه معلم و مربي بايد
با استخدام اين عاطفه در امر ايجاد، رشد و انكشاف تربية اسلامي كوشا باشد، دين
مقدس اسلام عقل، روح و نفس انساني را همكار يكديگر قرار داده و به آنها خطاب ميكند
تا به درك حقايق عالم وجود و تربية سالم افراد بشر بپردازد.
2. داستانهاي هدفمند
در تربية اسلامي براي قصه ها و داستانهاي هدفمند
امم گذشته جاي خاصي در نظر گرفته شده، قرآن كريم در پهلوي بيان احكام، امثال و
اخلاق به بيان داستانهاي سودمند نيز پرداخته و آن را براي پذيرش حق و رد منكر يك
امر مفيد ميداند، احاديث
نبويr به سهم خود به بيان داستانهاي
امم سابقه توجه داشته و آن را در تربية اسلامي و كسب فضايل و سجاياي نيكو، مؤثر ميشمارد، بنابر آن بيان داستانها نقش فعال را در
تنظيم حيات انسان و بخصوص تنظيم حيات طفل ايفاء ميكند.
3.
استفهام و استجواب
يكي ديگر از اساسات تربية اسلامي استفهام و استجواب است كه به اثر آن
يك امر مغلق وضاحت يافته و فكر انساني بيدار ميگردد،
سوال و جواب، شاگرد را به تفكر و تعمق مجبور ساخته و يكي از مظاهر آموزش فعال به
شمار ميرود، به طور نمونه در يكي از احاديث پيامبر گراميr
كه از سوي حضرت عمرt
روايت شده آمده است: «روزي حضرت جبرائيل امين به صورت يك انساني كه داراي جامه هاي
سفيد و موهاي سياه بود نزد پيامبر گرامي آمد در حاليكه
هيچگونه علايم سفر به وجودش ديده نميشد،
او نزد آن حضرتr
زانو خم كرده و چنين سوال كرد: اسلام چيست؟ ايمان چيست؟ و احسان چيست؟ بعد پيامبر
اكرمr
به جواب هر كدام آنها به تفصيل پرداخت». بعد از اينكه حضرت جبرائيل مجلس را ترك
كرد، پيامبر اسلامr
به صحابة كرام فرمود: اين جبرائيل بود كه خواست با طرح اين سوال به معلومات شما در
مورد اسلام، ايمان و احسان بيفزايد.
از اين روش و اساس تربية
اسلامي در تدريس و آموزش فعال امروز نيز وسيعاً استفاده صورت ميگيرد
و نتایج خوبي از آن بدست آمده است، در آموزش فعال امروز سوال كردن و استجواب
شاگردان نه تنها يك طريقة امتحان كردن و ارزيابي است بلكه يك طريقة خوب يادگيري
نيز ميباشد (8).
4. استفاده از فرصتهاي مناسب
زمانيكه مدرس و يا شاگرد فرصت مناسب را به دست مي آورد بايد از آن استفادة مناسب
كند، زندگي مملوء از فرصتها است و كاميابي از آنی كسي است كه آن را در امور دنيوي و اخروي خود مورد
استفاده قرار دهد، اين امر يكي
از اساسات تربية اسلامي را تشكيل ميدهد، آيات قرآني
نجما نجما در مواقع خاص و فرصتهاي مناسب نزول يافته و حكم يك مسأله را روشن ساخته
است. حلول ماه مبارك رمضان يك فرصت مناسب است تا انسان در جريان آن تزكية نفس
كرده، صبر و حوصله را در وجود خود تقويت نموده و اللهY را در سر و علن مراقب خود
بداند. كسوف و خسوف فرصتهاي مناسبي اند براي بيان قدرت اللهY .
نماز جمعه و نماز عيدها فرصتهاي مناسب ديگري اند كه شاگردان از طريق آن شعاير ديني
را فرا ميگيرند و تغيیر رويه و سلوك ميكنند.
5. تدرج در تربية اسلامي
تدرج
و قدم به قدم پيشرفت كردن در تعليم و تربية اسلامي يكي ديگر از اصول و اساسات با
ارزش است، بنای دين اسلام به تدرج گذاشته شده و آن را در امور مختلف دين به وضاحت مشاهده ميكنيم. دين اسلامي حرمت شراب را به
مراحل مختلف و به طور تدريجي بيان
نمود، چون حكمت شرع ايجاب ميكرد
كه نبايد يك قومي كه به مشكها و كوزه ها شراب مينوشند و زندگي ايشان كاملاً وابسته به
آن است به يكبارگي از نوشيدن آن ممنوع شوند. زماني كه حضرت معاذ بن جبلt
به يمن فرستاده ميشود،
پيامبر گرامي اسلام برايش ميفرمايد:
«تو
نزد يك قوم اهل كتاب ميروي! در مرحلة اول آنان را به قبول شهادتين دعوت كن! اگر آن را اجابت كردند، بعد آنان را به اقامة نماز دعوت كن! اگر آن را اجابت كردند، بعد آنان را به ايتاي صدقه رهنمايي كن! ...»
(به روايت امام بخاري). تربية اسلامي عمارت نفس انساني را به بناي يك خانه تشبيه
ميكند كه با ماندن خشت بالاي خشت به تدريج به پاية
كمال ميرسد، شخصيت
انساني نيز به تدريج مراحل كمال خود را مي پيمايد.
تربیه در اسلام یک سیستم کامل و منظمی
است که انسان به تدریج در طول عمر خود و برای همه ابعاد شخصیت خود از آن بهره می برد (4).
6.
قدوة حسنه
در
تربية اسلامي معلم و مربي بايد قدوة حسنه و مثال عالي از تربيت دینی باشد، شاگردان
تقريباً در تمام مراحل از معلم و مربي خود بيشتر تقليد ميكنند، معلم و مربي با سلامت عقيده،
اخلاق نيكو، معلومات فراوان خود نسبت به موعظه هاي مجرد و بيان حكمتهاي نظري به
مراتب در ساختن شخصيت شاگرد و بلند بردن سطح دانش وي مؤثر واقع ميشود. انبياء كرام علیهم السلام هر
كدام حيثيت مقتدا و قدوة حسنه را براي امتهاي خود داشته، چنانچه قرآن كريم ميفرمايد:
«y7Í´¯»s9'ré& tûïÏ%©!$# yyd ª!$# ( ãNßg1yßgÎ6sù ÷nÏtFø%$#...»
(1: الانعام، 90). ترجمه: اينان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده است پس به هدايت
آنان اقتدا كن.
و: «ôs)©9 tb%x. öNä3s9 Îû ÉAqßu «!$# îouqóé& ×puZ|¡ym ...»
(1: الاحزاب، 21). ترجمه:
قطعا براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست.
7.
ترغيب و ترهيب
اساس
تربية اسلامي به ترغيب و ترهيب نهاده شده است، قرآن كريم و احاديث گرانبهاي نبوي
در امر دعوت مردم به امتثال اوامر، نواهي و احكام شريعت اسلامي از ترغيب به
نعمتهای دنيوي و اخروی و از ترهيب به عذابهاي درد ناک الهي كار گرفته است. معلم و
مربي كار فهم ميتواند
در امر تعليم و تربية اسلامي از اين دو اصل اساسي استفاده كنند و به طور خاص در
امتثال و تلقي احكام الهي و تطبيق آن در زندگي عملي، آنها را به نعيم جنت و عذاب
اليم دوزح ترغيب و ترهيب نمايند.
8.
تشويق و تشجيع
تشويق
و تشجيع شاگرد به فراگيري علوم و تطبيق نتایج آن در زندگي روزمره يكي از وسايلي
است كه در تربية اسلامي نقش بارز و اساسي دارد. تشويق نه تنها براي شاگردان خورد
سن امر ضروري است بلكه براي شاگردان جوان و حتي كهنسال نيز خالي از مفيديت نميباشد.
9.
فعال نگاه داشتن
در
تربية اسلامي فعال و نشيط نگهداشتن شاگردان يك امر حتمي به شمار ميرود، اين كار با طرق مختلف انجام ميشود و بستگي به مهارت معلم و مربي دارد كه
چگونه شاگردانش را فعال و سر حال نگهدارد.
حضرت
علي كرم الله وجهه چه خوب فرموده است: روحوا القلوب، وابتغوا لها طُرَف الحكمة،
فانها تمل كما تمل الابدان» ترجمه: دلها را آسوده نگهداريد، و براي آنها راه هاي
حكيمانه را جستجو كنيد، پس آنها مانند بدنها ملول ميشوند.
10.
استفاده از روشهاي مختلف
در
تربية اسلامي به استفاده از روشهاي مختلف در امر تعليم و تربية درست شاگردان تأكيد
صورت گرفته، معلم و مربي ميتواند
از طريقه هاي متنوع و روشهاي متفاوتي كه در تعليم و تربية امروزي به نام مهارتها (Skills) ياد ميشود استفاده كند تا مطالب درس خوبتر
قابل فهم، درك و تطبيق عملي براي شاگردان گردد. قرآن كريم در اين زمينه از روشهاي
نظري و عملي مختلف ياد آوري كرده، از جمله رعايت حكمت، موعظة حسنه و جدل به طريقة
نيكو در امر دعوت مردم به راه پروردگار عالميان است و در موارد مختلف روشهاي مختلف
قصص، امثال و حكمتها را ذكر نموده است.
11.
رعايت تفاوتهاي فردي شاگردان
در
تربية اسلامي به رعايت تفاوتهاي فردي شاگردان توجه زيادي صورت گرفته، اللهY
انسانها را از لحاظ جسمي،
روحي، عقلي، استعداد ها و علاقمنديها به طور متفاوت خلق نموده است: «(#qÝ¡øs9 [ä!#uqy...» (1:
آل عمران 113). ترجمه: با هم
برابر نيستند. در يكي از آثار
صحابة كرام آمده: «حدثوا الناس بما يعرفون»
و يا: «كلموا الناس علي قدر عقولهم». ترجمه: به مردم به اندازة آنچه كه ميدانند سخن گوييد. و يا به مردم به
اندازة عقلهايشان سخن گوييد. حضرت عبدالله بن مسعودt ميگفت: «إن الرجل ليحدث
الحديث فيسمعه من لایبلغ عقلُه فهمَ ذلك الحديث فيكون عليه فتنة». ترجمه: يك مرد
يك سخن ميگويد، كسي آن را ميشنود كه عقلش به فهم آن سخن نميرسد، درين وقت اين سخن برايش به يك
فتنه مبدل ميشود. بنابر آن
يك معلم و مربي مجرب در صنف درسي مستواي فرد فرد شاگردان خود را در نظر ميگيرد، اين كار براي تمام معلمان و
مربيان كشور ما امر حتمي است، ما در يك كشور جنگ زده زندگي ميكنيم، ما زمانيكه از یک پوهنتون یا دارالمعلمين
فارغ ميشويم شايد در يك
صنفي تدريس كنيم كه شاگردان آن داراي سنهاي متفاوت و استعداد هاي گوناگون باشند،
شايد در صنف ما شاگردي وجود داشته باشد كه پدر يا مادر و يا هردو را در جنگها از
دست داده باشد، شايد در صنف ما شاگردي وجود داشته باشد كه نيمی از روز موتر شويي،
پلاستيك فروشي يا كار هاي ديگري انجام ميدهد و نان آورخانة خود است، يا در صنف
ما شاگردان معيوب، عودت يافته از ديار هجرت و... و... وجود داشته باشند، ما اين تكليف را خواهيم داشت تا آنها را به دسته
هاي مختلف تقسيم و نياز هاي هر دسته را بخوبي مرفوع سازيم (8).
12.
رعايت امور نظري و عملي
در
تربیة اسلامي تاكيد صورت گرفته تا امور دين را بعد از آموختن، در زندگي روزمرة خود
نيز عملاً تطبيق كنيم، اين آيات كريمه را بخوانيد: «zNÏ9 cqä9qà)s? $tB w tbqè=yèøÿs? ÇËÈ uã92 $ºFø)tB yYÏã «!$# br& (#qä9qà)s? $tB w cqè=yèøÿs? ÇÌÈ» (1: الصف، 2-3). ترجمه: چرا
چيزى مىگوييد كه انجام نمىدهيد (2) نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و
انجام ندهيد (3).
پس
براي معلم ضروري است تا امور نظري مربوط به تربية اسلامي را عملاً بالاي شاگردان خود كار كند و از طريق كار عملي به تغيير مثبت سلوك
شاگردان خود دست يابد (9).
مناقشه و نتیجه گیری
تربيه عبارت از عملیة است كه توسط آن
در شخص تغيير رويه و سلوك ايجاد ميشود.
یا تربيه عبارت از كوششي است كه از سوي والدين و مربيان افراد يك ملت بخرچ داده ميشود تا در اثر آن نسل آينده مطابق
شيوة خاص زندگي كه ملت مذكور به آن عقيده دارد رشد و انكشاف نمايد. هر كدام از
جسم، روح و عقل انساني مطالبات خاصي خود را دارد كه بايد این مطالبات در حق آنها و
برای تربیت درست و متوازن هر کدام آنها، رعايت شود، تربيه اسلامی بر عقيدة فطرت
سليم انساني استوار است و در آن هر دو جانب جسمي و روحي انسان در نظر گرفته شده و
در آن دنيا و آخرت هر دو مورد توجه است. تربیه اسلامی بر اصول و اساسات خاصي
استوار و بنا يافته است.
بديهي است كه
انسان مركب از جسم و روح است، جسم او ماده است و روح او سري است از اسرار خالق
كاينات كه حقيقت آن را جز او تعالي كس ديگري نميداند،
روح انساني از عقل كه منشأ و اساس تفكر و انديشه است متابعت ميكند.
هر كدام: جسم، روح و عقل انساني مطالبات خاصي خود را دارد كه بايد در حق آنها
رعايت شود، اگر انسان بيشتر از جسم خود پيروي كند و خواسته هاي آن را عملي نمايد،
بشر به جهان حيوانات قريب شده و به آنها مشابهت پيدا ميكند
و اگر در شخصيت انسان جانب تفكر و عقلانيت از حد بيشتر تقويت یابد در آن صورت شايد
به سفسطه، خيال و شذوذ ذهني روي آورد و اگر در شخصيت انسان جانب روحي بيشتر از حد
مناسب تقويت گردد، درين حالت شايد او به رهبانيت، ترك دنيا و گوشه نشيني سوق داده
شود. تقويت بيشتر از حد مناسب هر جانب شخصيت انساني او را به يك مشكل مواجه ميسازد
و از زندگي مطلوب او را به دور نگه ميدارد.
نظام تربيتي دين مقدس اسلام نظامي است كه انسان را در حد ميانه و جانب وسط ابعاد
مختلف شخصيتش حفظ ميكند و تعادل را در بين خواستهاي جسمي، روحي و
عقلي اش به خوبي در نظر ميگيرد.
نظريات تربيوي نزد غربيان بيشترينه بر پاية آن
اصول استوار است كه آنها را در امر بلند بردن مستواي زندگي كمك ميرساند، از نظر آنها تربيه يكي از پايه هاي رشد و
انكشاف اقتصادي بوده كه ملتها را براي انقلابهاي علمي، صنعتي و تكنيكي آماده ميسازد، به اساس اين نظرية تربيتي است كه انسان در
غرب حيثيت يك ماشين و جسد بدون روح را دارد كه هميشه معروض به امراض مختلف است، او
جسماً شايد صحتمند است ولي روان او ناتوان و عليل است.
به اساس نظام تربيتي غرب اگر پيشرفتهاي چشمگير صنعتي و تكنيكي صورت
گرفته ولي در جوامع غربي به ابعاد روحي، اخلاقی و اجتماعي توجه صورت نگرفته و ميخواهند
اين نقیصهها را با نظامهاي تربيتي ديگر خصوصاً با نظام تربيتي اسلام معالجه
كنند، به طور نمونه آنها زماني كه روابط گرم افراد يك خانوادة مسلمان را كه به
اساس شفقت بر خورد سالان و احترام به بزرگان عيار شده از نزديك مشاهده ميكنند
یقیناً به ضعف نظام تربيتي خود پي ميبرند و ميخواهند
چاره اي به آن جستجو كنند و ده ها نمونة ديگر نيازهاي روحي، اخلاقی و اجتماعي.
اما در تربية اسلامي که بر اصول و اساسات خاصي استوار و بنا يافته است
به خواستهاي جسمي توجه جدي صورت ميگيرد ولي نه به آن حدي كه او را به
دنياي حيوانيت بكشاند، به خواسته هاي روحي او توجه خاصي مبذول ميشود
به حدي كه جوانب ديگر شخصيت انساني را متضرر نسازد، به خواستهاي عقلي او نيز پاسخ
مثبت داده ميشود و مجال تفكر سالم طبق عقيدة اسلامي برايش ميسر ميگردد
و آن را از همه آن عواملي نگهداري ميكند كه سبب
رسانيدن ضرر به آن ميشود. .
مآخذ
1. قرآن کریم .
2. سیفی، فاطمه (۱۳۹۴ش). تعلیم و تربیت در اسلام، دومین
کنفرانس بین المللی روانشناسی، علوم تربیتی و سبک زندگی، مشهد، دانشگاه تربت
حیدریه. خلاصه مقاله.
3. طویلة، عبدالوهاب عبدالسلام. التربیة الاسلامیة و فن التدریس.
الطبعة الاولی. دارالسلام للطباعة والنشرو التوزیع و الترجمة 1997 م
4. عاطف، السید (ب ت). التربیة الاسلامیة (اصولها و منهجها و معلمها)،
مصر، مرکز الدلتا للطباعة، ص 2.
5.
علوان، عبدالله ناصح (1984) معالم الحضارة فی الاسلام و اثرها فی النهضة الاروبیة، مصر، دارالسلام.
6. مطهری، مرتضی (ب ت). تعلیم و تربیت در اسلام. تهران، صدرا، ص 77.
7. ملکاوی، فتحی حسن (1991). بحوث المؤتمر التربوی، عمان، جمعیة الدرسات
و البحوث الاسلامیة.
8. وزارت معارف. ریاست عمومی تربیه معلم. رهنمای مربیان پلانهای
جلسات درسی. کابل، 1383 ش.
9. وزارت معارف. ریاست عمومی تربیه معلم. مواد مطالعه برای معلمان. کابل، 1383 ش.
0 comments:
Post a Comment